روزی
روزي بيايد
و آن روز دور نباشد
كه آدميان بدين نگاه در هم بنگرند
و آنچه فرشتگان را در پيش آدم به سجود آورد را
در ديده ي يكديگر ببينند
و با هم مهربان شوند
و آن روز دور نباشد
كه آدميان بدين نگاه در هم بنگرند
و آنچه فرشتگان را در پيش آدم به سجود آورد را
در ديده ي يكديگر ببينند
و با هم مهربان شوند
1 Comments:
At 1/06/2006 1:04 AM, Anonymous said…
آیا واقعا زندگی اینجاست یا در وادی دیگری که جا مانده از آنیم و وا مانده از این یکی؟به که گویم و چه گویم نه نای گفتنم مانده و نه کس را تاب شنیدنم.گوشهای خسته و بسته بر حرفهای من چه سود روضه بر جای باقی گذارده.خاموش باشم و زندگی را در مرگ جستجو کنم؟شاید این بهترین باشد.نوبت بر من هم خواهد رسید. . . !!!
Post a Comment
<< Home