The United PR1 Friends

This weblog is for Iranian,Tabrizian,Farzaneganian,pr1 friends. We've been friends since 4 years ago. About 33 people,with 33 quite different attitude to everything that gathered together.

Friday, January 20, 2006

مرگ

مرگ اين واژه سه حرفي
...بعضي از آن مي هراسند برخي در آرزوي آن هستند و برخي بي تفاوت و
پذيرفتن اين كه روزي خواهيم مرد و كنار آمدن با آن چندان سخت به نظر نمي رسد اما چگونه بايد با مرگ عزيزانمان كنار بياييم ؟
وقتي عزيزي را از دست مي دهيم گريه مي كنيم و دلمان مي شكند ولي ما در واقع به حال و روز خود مي گرييم و به اين فكر مي كنيم كه اكنون بدون عزيزمان چگونه بايد زندگي كنيم و چگونه فقدان او را تحمل كنيم و برايش دلتنگ مي شويم

اما اگر از خود فراتر رويم و فقط به عزيزمان فكر كنيم شايد ديگر ناراحت نشويم اگر اين باور را داشته باشيم كه" فردي كه مي ميرد روحش قرين رحمت الهي مي شود چه فرد خوبي باشد و چه فرد بدي و خداوند همه ي ما را دوست دارد و عالم روحاني بسيار زيباتر و دوست داشتني تر و با شكوه ترازآن چيزي است كه ما تصور مي كنيم و مي شنويم و مي خوانيم " ديگر نمي توانيم براي او گريه كنيم در واقع آن روح به مبدا و منشا خود و به معشوق خود نزديك تر شده و آرامش يافته
اما مسئله مهم اين است كه چگونه از سطح خود فراتر رويم . چگونه اين اين خودخواهي را كه با انسان عجين شده است اندكي رها كنيم؟
(شايد ادامه داشته باشه بستگي داره )

1 Comments:

  • At 1/21/2006 10:16 PM, Anonymous Anonymous said…

    زندگان
    از م‍ُردن سخن مي‌گويند
    تنها از آن رو كه مي‌زيند:
    آنكه سخن نمي‌گويد، مرگ است،
    مرگ،
    كه حرفي نمي‌زند
    اما به وعده‌اش وفا مي‌كند.

     

Post a Comment

<< Home