The United PR1 Friends

This weblog is for Iranian,Tabrizian,Farzaneganian,pr1 friends. We've been friends since 4 years ago. About 33 people,with 33 quite different attitude to everything that gathered together.

Friday, January 05, 2007

و اما


ممد جون سام و صلوات عليكم

اهم اهم اولا كه همه مي دونن كه من تا حالا يكي دو بار بيشتر اشتباه نكردم اونام كه ديگه گفتن نداره...دومن شبنم آخه
چرا ما رو لو دادي؟ حالا لو دادي چرا 5 تا؟آخه بي انصاف شرح اين دل خراب تو 5 تا جا ميشه؟
هم حساب كني 25 كمتر نميشهmp3
خ..............................ب
اول يه نكته ي شخصيتي: من درسته كه آدم شوخي هستم و با همه شوخي ميكنم ولي واي از اون روزي كه يكي از همين شوخي ها رو با خودم بكنن البته هرگز به روي خودم نيمارم

يه بار سوم راهنمايي سر امتحان زبان تقلب كرديم معلم زبانمون به من شك كرده بود ...ازم خواست كه قسم بخورم كه تقلب نكردم منم
گفتم بخدا!! گفت به جون مامانت قسم بخور ... گفتم: به جون مامانم قسم ...و تو دلم ادامه دادم ...كه دروغ مي گم
يه بارم تو امتحان آقاي نعمتي اول دبيرستان... آقاي نعمتي اومد تكيه داد به ديوار ته كلاس كنار صندلي منو به ورقه ي من داشت نگاه ميكرد كه من گفتم .. ميشه به ورقه ي من نگاه نكنيد من نميتونم بنويسم ... اونم گفت باشه و رفت جلو...در همون لحظه من جواب چند تا سوالو به راضيه وطن خواه گفتم... يه كم دركم كنيد آقاي نعمتي راضيه به ازاي هر سوال به من 200 تومن دستمزد داد
كلاس پنجم ابتدايي يه بار معلممون گفت كه 5 بار از درس ورزش رو نويسي كنيد منم كه حالشو نداشتم... يه بار چند سطر آخر درسو تو يه دفتر تازه نوشتم و به معلممون گفتم... دفتر قبليم تموم شده ...نياوردمش..
كلاس چهارم ابتدايي من و چند نفر از پنجم ها به عنوان تيم شطرنج مدرسه رفتيم ناحيه...سوم شديم ولي ديگه به كسي توضيح نداديم كه كلا 3 تا تيم شركت كردن

كلاس سوم ابتدايي هم من و فرزانه(مختاري) رفتيم يخمك بخريم ديديم سرش شلوغه دو تا يخمك برداشتيم و جيم زديم... بعد از ظهرش كه از مدرسه بر مي گشتيم ...رفتيم بهش گفتيم ... ما صبح به شما 100 تومن داديم و 1 يخمك بر داشتيم ولي شما بقيه ي پول ما رو نداديد
سوم راهنمايي يه جشني تو مدرسه ي ما بود ... خانم علومي به من و افسانه(ضرغامي) گفت كه بريم و ساندويچ هاي معلما رو از دفتر بياريم
خب آخه ما هم خيلي گشنه بوديم!!!تازه يه ساندويچ واسه 2 نفركه چيزي نيست
مامان جون اون وقتايي كه من با علاقه داشتم چهار پنج ساعت پشت سر هم جغرافي و شيمي و كامپيوترميخوندم در تمام مدت تو رو
فريب ميدادم راستش لاي اون كتابا كتاب هري پاتر بود
معلمهاي عزيزم وقتي صداي من تو كلاس در نمي اد معنيش اينه كه يه سرگرمي جالب كه حتما مربوط به مسخره بازيه دارم
اونباري هم كه آقاي زماني صدام كرد پاي تخته و من نتونستم اولش جواب بدم وپرسيد چرا نتونستي جواب بدي؟ من گفتم كرخدم!!كرخماميشدم!!! بلد نبودم

باور كنيد حالا چند تاشم حذف كردم
و دعوت ميكنم از
1.آقاي نعمتي
2.فرزانه ميرزايي
3.الشن سركار فرشي
4.آقاي زماني(لطفا آمار همه ي اونايي رو كه كر و كور كرديد هم همينجا بديد
5.و داداش سعيد (برادر بزرگمه)

16 Comments:

Post a Comment

<< Home