The United PR1 Friends

This weblog is for Iranian,Tabrizian,Farzaneganian,pr1 friends. We've been friends since 4 years ago. About 33 people,with 33 quite different attitude to everything that gathered together.

Thursday, June 09, 2005

" بوسه ای روی آب "

دخترک کنار قاب پنجره نشسته بود. با اندوه ماه را در آسمان جستجو می کرد،اما ماه پشت ابر بود. تنها هاله ای مبهم از آن دیده می شد.در گوشه ای دیگر از آسمان ستاره ای به دخترک چشمک زد و تا چند لحظه ی دیگر قاصدکی از سوی او در دستان دخترک نشسته بود.قاصدک چیزی در گوش دخترک زمزمه کرد و رفت. لبخندی روی لبان دخترک طلوع کرد.دخترک از پشت پنجره برخاست و به حیاط رفت.کنار حوض پر از آب زلال، نشست. هاله­ی مبهم آب در موج ملایم آب مبهم تر بود. با دستانش آب را نوازش کرد. گویی میخواست . تصویر ابر ها را از روی آب کتار یزند ، تا ماه را ببیند.
ابرها کنار رفتند.دخترک از ته دل خوشحال شد.خم شد و تصویر ماه را در آب بوسید.دوباره چشمانش را به آسمان دوخت. ماه هنوز پشت ابر بود.لبخند دخترک دوباره غروب کرد و محو شد
.

4 Comments:

Post a Comment

<< Home