Monday, June 19, 2006
:نيايش هاي يك روح بزرگ و دردمند
خدايا : مرا به ابتذال آرامش و خوشبختي مكشان . اضطراب هاي بزرگ غم هاي ارجمند و حيرت هاي
.عظيم را به روحم عطا كن
.لذت ها را به بندگان حقيرت بخش و دردهاي عزيز بر جانم ريز
خدايا : آتش مقدس شك را آن چنان در من بيفروز تا همه ي يقين هايي را كه در من نقش كرده اند بسوزد
.و آنگاه از پس توده ي اين خاكستر لبخند مهراوه بر لب هاي صبح يقيني شسته از هر غبار طلوع كند
خدايا : اين كلام مقدس را هرگز از ياد من مبر كه : "من دشمن تو و عقايد تو هستم اما حاضرم جانم را
"براي آزادي تو و عقايد تو فدا كنم
خدايا : مرا از اين فاجعه ي پليد مصلحت پرستي- كه چون همه كس گير شده است وقاحتش از ياد رفته و بيماري اي شده است كه از فرط عموميتش هر كه از آن سالم مانده باشد بيمار مي نمايد- مصون بدار
تا به رعايت مصلحت حقيقت را ذبح شرعي نكنم
علي شريعتي
Monday, June 12, 2006
Sunday, June 11, 2006
Saturday, June 10, 2006
خسی(!) در میقات
از زمانی که فتح الله خان ادیب سفر ملکوتی خود رو به آنتالیای مکرمه شروع کردند شروع کردم به خواندن ادبیات !اما نمی دونم چراهر دفعه فقط درس هایی رو که حذف شده بودند می خوندم !کم کم داشتم حفظشون می کردم! این بار هم که می خواستم بقیه ی درسهارو بخونم میرو کلوزه به اشنایدر پاس می داد و ...یه ضربه ی عالی....گل...گل...عجب گلی...
! و این طور شد که .....منیم ده واحیدیم قالاجاق